وقتی فقط 19 سال داشت

وقتی غزه در حبس بود یادداشت زیر را نوشتم:

۞ غزه بر نیزه

روزهاست که «بنی صهیون»، همه مقاومت فلسطین را کرده‌اند توی یک باریکه به نام «غـزه» و هر روز به طرفش گلوله صلح! شلیک می‌کنند. چند وقت پیش به پیشنهاد غاصبان قاره سرخ، قرار شد که «نقشه راه» را اجرا کنند، اما وقتی خواستند با چکمه‌هایشان روی فرزندان قدس «راه» بروند، دیدند نمی‌شود، «حماس» حماسه می‌آفریند و «عزالدین قسام»، قسم خورده‌ است که نگذارد فرزندان سامری با گوساله‌هایشان برای چریدن به دشت سرسبز غزه برسند. تصمیم عوض شد، گفتند:«کنفرانس پاییزی برگزار کنیم.»، یک کبوتر پیدا کردند، پاهایش را با سیم خاردار بستند و با هر زحمتی بود شاخه گندم خشکیده‌ای را توی دهانش فرو کردند (نماد صلح) و نشاندندش جلوی دوربین «سی ان ان» که: !«we are peaceable» اما حتی یکی از بلیط‌های فیلم سینمایی کنفرانس خزان‌زده پاییزی هم فروش نرفت! تصمیم عوض شد، گفتند: «برویم حبسشان کنیم تا خودشان طبق مفاد قراردادهای صلح بمیرند، یک فلسطینی خوب، یک فلسطینی مرده است!» «یعقوب» از چنین فرزندانی به خود لرزید و «موسی» از شرم چنین پیروانی به «طـور» بازگشت. «]نا [مبارک»، کپی برابر اصل صدام در مصر، دست‌های خونی «اولمرت» را به گرمی فشرد و «گذرگاه رفح» را بست، راه نفس: صفر، جمعیت: یک و نیم میلیون نفر! امروز نوزادان در غزه حبس می شوند بدون آنکه نفس پردود سران هوسران عرب، حتی برای یک لحظه در سینه های سیاهشان حبس شود. و تصمیم عوض خواهد شد ... .